سپاسگزاری دریچه ورود خوشبختی به زندگی!

یک غذای پخته شده با عشق، لبخند یک غریبه هنگام نگه داشتن در، یا حضور کامل برای کسی که به او اهمیت می دهید. اینها اعمالی سپاسگزارانه هستند. شاید از نظر شما مفهومی نداشته باشد، اما اگر بدانیم کجا را باید جستجو کنیم، قدردانی همه جا هست. آنها در لحظات جادویی زندگی احساس می شوند - گرمای خورشید روی پوست شما، رنگ های برگ های پاییزی یا ریتم آهنگ مورد علاقه شما.
شاید ساده به نظر برسد، اما قدردانی نیروی قدرتمندی است که به ما کمک می‌کند زندگی را عمیق‌تر درک کنیم. اثر موج دار آن نه تنها کیفیت عاطفی زندگی ما را تغییر می دهد، بلکه به سایر زمینه های زندگیمان نیز سرایت می کند.

چگونه قدرت سپاسگزاری برای همه مفید است

قدردانی بخشی اساسی از طبیعت انسان است. و منابع احساسی ما را برای رویاها و جاه طلبی هایمان کشف میکند و به ما انرژی می دهد تا کاملاً حضور خود را حس کنیم. در واقع، دانشمندان برتر روان‌شناسی نشان داده‌اند که افراد قدرشناس تمایل دارند شادی بیشتری را تجربه کنند، سلامت جسمانی بهتری داشته باشند و روابط رضایت‌بخش‌تری داشته باشند. در نتیجه، این مزایا می تواند به سایر زمینه های زندگی مانند عملکرد بهتر کار، کیفیت زناشویی و حتی سطح درآمد سرایت کند.

اما قدردانی همیشه آسان نیست. چالش این است که ما یک مغز دو میلیون ساله داریم که برای ایجاد احساس خوشحالی در ما طراحی نشده است! این طراحی شده است تا به ما کمک کند زنده بمانیم، و دائماً به دنبال آنچه اشتباه است باشیم(به عنوان وسیله ای برای محافظت از ما). این ممکن است میلیون ها سال پیش مفید بوده باشد، اما در دنیای امروز، اغلب منجر به ترس و عصبانیت غیر ضروری می شود.

دو احساس اولیه که زندگی پر از قدردانی را مختل می کند

دو احساس اصلی که مانع از توانایی ما در احساس قدردانی می شوند، ترس و خشم هستند. وقتی می ترسیم، روی جنبه های اشتباه تمرکز می کنیم و خشم به سادگی جنبه دیگری از ترس است. اگر به این دو رسیدگی نشود، می توانند روابط، شغل، سلامتی و در نهایت خوشبختی شما را مختل کنند. خوشبختانه، شما نمی توانید به طور همزمان احساس قدردانی و ترس کنید. به همین ترتیب، شما نمی توانید به طور همزمان احساس قدردانی و عصبانیت کنید. غیرممکن است زیرا آنها الگوهای تمرکز کاملاً متضاد هستند - یکی تمرکز بر اشتباه و دیگری تمرکز بر آنچه در زندگی شما درست است.

حقیقت این است که ترس به اشکال مختلف خود را نشان می دهد - به ویژه در سطح انتظارات ما. وقتی انتظار داریم همه چیز بر وفق مراد ما پیش برود، این انتظارات اغلب از ترس ناشی می شود - ترس از دست دادن، ترس از "به اندازه کافی" نبودن، یا ترس از دوست داشته نشدن! وقتی ما از شریک عاطفی خود انتظار داریم سالگرد آشناییمان را به یاد داشته باشد، ممکن است ترس "دیگر دوست داشته نشدن" را به دلمان راه دهیم. یا زمانی که انتظار داریم فرزندانمان به طور مستقیم نمره ۲۰ را دریافت کنند، ممکن است ناشی از ترس خودمان از پدر و مادر ناموفق بودن باشد. یا به طور مشابه، وقتی از خود انتظار داریم که دائماً در کار خود در اوج باشیم، این ممکن است ریشه در ترس  عدم کافی بودنمان داشته باشد.

بنابراین، چگونه بر ترس غلبه کنیم؟

هنگامی که ما سپاسگزار هستیم، ترس ناپدید می شود و احساس فراوانی ظاهر می شود.

قدردانی را برای یک زندگی فوق العاده تمرین کنید

مغز انسان در توانایی سیم کشی مجدد خود باورنکردنی است. دقیقاً مانند تمرین در باشگاه، «ماهیچه‌های» عاطفی مغز شما نیز بر اساس میزان تجربه هر احساس، قوی‌تر یا ضعیف‌تر می‌شوند. بنابراین، برای تقویت عضلات قدردانی، اولین قدم این است که یاد بگیریم چگونه قدردانی را از طریق فیزیولوژی و تمرکز فعال کنیم.

فیزیولوژی قدردانی را فعال کنید

هنگامی که ما احساس شکرگزاری می کنیم، بدن مجموعه ای از هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی را ترشح می کند که باعث ایجاد حس های خوب و احساس ارتباط می شود. و به اصطلاح پزشکان، عصب واگ را درگیر می کند - عصبی که به معنای واقعی کلمه قلب را به مغز متصل می کند.

چگونه تاثیر قدردانی را چندین برابر کنیم؟

یک تکنیک ساده و در عین حال قدرتمند، درگیر شدن در تنفس قلب محور است. در اینجا نحوه انجام آن آمده است:

1. یک مکان آرام را پیدا کنید که در آن حواس شما پرت نشود.
2. چشمان خود را ببندید و هر دو دست را روی قلب خود قرار دهید و از نظر فیزیکی قلب خود را احساس کنید.
3. در این فضا نفس های آهسته و عمیق بکشید، انگار با قلب خود نفس می کشید. با این روش یک سیگنال بیوشیمیایی را از طریق عصب واگ ارسال می شود که به آرامش سیستم عصبی کمک می کند.
4. به همین ترتیب نفس کشیدن را برای چندین نفس ادامه دهید.
   هنگامی که  این حس به ثبات میرسد، تبدیل تمرکز به قدردانی بسیار آسان تر می شود.

تغییر کانون توجه با تمرینات سپاسگزاری

قدرتمندترین راه برای تغییر زندگی، تغییر کانون توجه به قدردانی است. این بدان معناست که مغزتان را آموزش دهید تا متوجه نعمت‌ها شود، قدر خوبی‌ها را بداند و بر آنچه در زندگی شما درست است تمرکز کند.

"آنچه اشتباه است همیشه در دسترس است، اما آنچه درست است نیز وجود دارد." - تونی رابینز

با این حال، «بدیهی بودن» وجود دارد که می‌تواند مانع ایجاد سپاسگزاری شود. این قانون می‌گوید که اگر به اندازه کافی در اطراف هر چیزی هستید، این طبیعت انسان است که در نهایت آن را بدیهی می‌داند. بنابراین، برای مبارزه با بدیهی بودن، در اینجا چند استراتژی قدرتمند وجود دارد که تمرکز را به قدردانی تغییر می دهد:

• لحظه، خاطره یا تجربه ای که می توانید بابت آن سپاسگزار باشید چیست؟ با کی بودی؟ چه دیدی، شنیدی یا چه حسی داشتی؟
• اندکی مکس کنید، احساس کنید و قدردانی کنید - یک لحظه از سرعت خود کم کنید و سه لحظه ای در گذشته یا حال را تصور کنید که می‌توانید به‌طور باورنکردنی بابت آنها احساس سپاسگزاری کنید. به هر لحظه به عقب برگرد که انگار همین الان آنجا بودی. به خودتان اجازه دهید تا قدردانی را کاملا احساس کنید و اجازه دهید قلبتان (نه مغزتان) شما را راهنمایی کند.
• نامه تشکر و بازدید: به کسی فکر کنید که زندگی شما را بهبود داده است ولی هرگز به درستی از او تشکر نکرده اید. برای آنها یک نامه تشکر بنویسید و بیان کنید که چقدر از تأثیر آنها بر زندگی خود قدردانی می کنید. سپس یک تماس یا بازدید برنامه ریزی کنید تا آن را با صدای بلند برای آنها بخوانید. اگرچه این تمرین برای یک عادت روزانه ایده آل نیست، اما آنقدر قدرتمند است که در یک تحقیق مطالعاتی افرادی که این کار را انجام داده بودند برای یک ماه کامل شادتر و کمتر افسرده بودند!
• هرچه بتوانید هنگام نوشتن چیزی که برای آن سپاسگزار هستید دقیق تر باشید، تجربه قدرتمندتری را احساس خواهید کرد. به علاوه، این ویژگی تنوع داشته و آن را سرگرم‌کننده‌تر می‌کند و در عین حال بینش عمیق‌تری نسبت به خود و دنیای اطرافتان ارائه می‌دهد.
• وقتی این استراتژی ها با فیزیولوژی همراه شوند، می توانند بسیار موثر باشند. به یاد داشته باشید، پرورش قدردانی با تمرین عمدی و معمولی آغاز می شود. برای اینکه خود را برای موفقیت آماده کنید، می توانیم با قدردانی از شادی های ساده زندگی شروع کنیم.

قدردانی برای هدایای ساده زندگی

چه صدای قطرات باران روی پشت بام باشد، چه درخشش ملایم نگاه یکی از عزیزان، یا حس احیاگر یک دم عمیق، قدردانی از هدایای ساده زندگی بسیار آسان تر است.قلب ما را در نظر بگیرید که بیش از صد هزار بار در روز می تپد. و رگ های ما، اگر سرهم شوند، بیش از دو بار در خط استوا دور زمین می چرخند. چنین شگفتی‌ای که به ما زندگی می‌بخشد، واقعاً هدیه‌ای ارزشمند است که باید از آن سپاسگزار باشیم.

و شگفتی های تکنولوژی را فراموش نکنیم. پیشرفت‌های تکنولوژیک به ما کمک کرده تا کارآمدتر کار کنیم، بهتر زندگی کنیم و به سرعت با مردم در هر کجای دنیا ارتباط برقرار کنیم. صرف نظر از اینکه برای چه چیزی سپاسگزار هستید، کاهش سرعت و توجه به شادی های کوچک زندگی اولین قدم مهم برای بالا بردن کیفیت زندگی است.

قدردانی برای اتفاقات ناخواسته

به ناچار گاهی با موانعی روبرو می شویم که توانایی ما را در قدردانی به چالش می کشد. اما اگر هر مشکلی یک هدیه باشد چه؟ چه می شد اگر درد و مشکلات الهی بود؟ اگر هر چالشی که با آن روبرو می شویم، یک دعوت باشد چه؟ دعوتی برای یادگیری، رشد، و تبدیل شدن به نسخه ای قوی تر از خودمان.

مشکلات به عنوان سوخت برای رشد

حقیقت این است که مشکلات سوخت رشد هستند و نتایج مربوط به تجربیات آسیب‌زا این را اثبات میکند. در واقع، یک مطالعه نشان داد که هر چه یک فرد با حوادث آسیب زاتر مواجه شود، از نظر روانی انعطاف پذیرتر می شود. البته، این بدان معنا نیست که ما باید در تصادفات رانندگی یا سرقت شوند. اما این بدان معناست که پتانسیل باورنکردنی برای رشد وجود دارد که برای همه ما در دسترس است.

حرکت از درد به هدف

بنابراین، تفاوت بین کسانی که رشد را تجربه می کنند و کسانی که تجربه نمی کنند چیست؟ یک تفاوت کلیدی این است که آنها فعال هستند، نه واکنشی. به عنوان مثال، ارتش ایالات متحده از یک رویکرد پیشگیرانه استفاده می کند و به سربازان استراتژی های عملی را برای توسعه انعطاف پذیری مانند یک تمرین روزانه قدردانی آموزش می دهد. با این اوصاف، هیچ وقت برای شروع یک زندگی همراه با قدردانی دیر نیست - مهم نیست شرایط چقدر وخیم است. مغز انسان در طول هزاران سال آسیب‌های روحی تکامل یافته است و تاریخ مملو از داستان‌های الهام‌بخش سپاسگزاری مانند آلیس هرز سامر است.

آلیس یک پیانیست با استعداد بود که در طول جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد. علیرغم تحمل وحشت‌های اردوگاه، او معنای عمیقی را در موسیقی خود یافت و به همنوعان خود تسلی و آرامش بخشید. آلیس به قدرت موسیقی اعتقاد داشت و بقای خود را مرهون خوش بینی و احساس قدردانی شکست ناپذیرش نسبت به همه چیز در زندگی می دانست. او عقیده داشت که خوش بینی و قدردانی، حتی در مواجهه با سختی های شدید، کلید یک زندگی رضایت بخش است. پس از جنگ، او به حرفه موسیقی خود ادامه داد و داستان الهام بخش خود را برای تأکید بر اهمیت امید، قدردانی و یافتن خوبی در هر موقعیتی به اشتراک گذاشت.

معنای نهایی برای قدردانی

چه یک دوست را پیدا کنید یا یک فرد مهم یا یک جامعه آنلاین از افراد همفکر، بهترین راه برای افزایش قدردانی، به اشتراک گذاشتن آن است. روابط تجربه انسان را تقویت می کند - و قدردانی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

وقتی قدردانی خود را به اشتراک می گذارید، می توانید آن لحظه جادویی را دوباره تجربه کنید و از تجربه آن لذت ببرید. شما همچنین به نعمتی برای دیگران تبدیل می‌شوید، زیرا آنها می‌توانند در شادی شما شریک باشند و شاید الهام بگیرند تا بر خوبی‌های زندگی خود تمرکز کنند. ابراز قدردانی با دیگران، معنای سپاسگزاری را به چیزی بالاتر از خودتان گسترش می دهد. در نهایت، این اثر موجی نه تنها زندگی شما، بلکه زندگی اطرافیانتان را نیز ارتقا می‌دهد.

عنان سفر را اکنون به شما میسپارم. امروز چگونه قدردانی بیشتری را به زندگی خود دعوت خواهید کرد؟ آیا برای احساس واقعی آن در قلب خود، یک دفترچه قدردانی یا تمرین روزانه برمیدارید؟ آیا یک نامه سپاسگزاری از صمیم قلب خواهید نوشت؟ یا شاید برای چالشی که در حال حاضر با آن روبرو هستید، قدردانی معناداری پیدا کنید؟ هر چه که هست، همه ما می توانیم از موانع زندگی عبور کنیم و این هدیه زیبای سپاسگزاری را در آغوش بگیریم.