۵ گام عملی برای خلق زندگی دلخواهتان!

تغییر اجباری اما پیشرفت اختیاریست. شما یا به رو جلو حرکت خواهید کرد یا به عقب اما در هر صورت، شما در حال حرکتید. پس چرا از این فرصت برای کشف راهکارهایی برای خلق زندگی دلخواتان استفاده نکنید؟

بسیاری از مردم فکر می کنند که رسیدن به آنچه در زندگی می خواهند به معنای سخت کوشی و تلاش بیش از اندازه است. اما برای اینکه واقعاً زندگی مورد نظر خود را بسازید، باید لحظه ای متوقف شوید و از خود بپرسید: "من برای رسیدن به رویاهای چه کسی کار می کنم؟"قبل از اینکه بتوانید به جلو حرکت کنید، باید به درون نگاه کنید. آنتونی رابینز می آموزد که برای ایجاد زندگی که می خواهید، باید:

1. چیزها را همانطور که هستند ببینید
2. چیزها را آنطور که می خواهید ببینید
3. باعث خلقشان شوید

موراد گفته شده را می توان به پنج مرحله تقسیم کرد که می توانید از امروز شروع کنید تا نه تنها زندگی مورد نظر خود را خلق کنید، بلکه چرخه خلق خواسته هایتان ها را در زندگی ایجاد کنید. 

1. خود را آنطور که هستید ببینید!

اولین قدم این است که همه چیز را آنطور که هستند ببینید. به نظر آسان است، اما حقیقت این است که به عنوان انسان، ما تمایل داریم چیزها را بهتر یا بدتر از آنچه هست ببینیم. دیدگاه ما به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله باورهای محدود کننده ما و نیاز های شش گانه مان!

برای اینکه بتوانید زندگی مورد نظر خود را بسازید، درک اینکه دقیقا در چه مرحله ای هستید خیلی مهم است. مثلا باید بدانید روابطتان با انسان ها واقعا خوب است یا بد. اگر خود را بهتر از چیزی که هستید بدانید به دنبال بهبود نیستید و اگر بدتر بدانید آنوقت ناامید خواهید شد. حالا یک نگاه صادقانه به زندگی خود بیندازید. آیا با خودتان صادق هستید؟ آیا خودتان را کوچکتر از چیزی که هستید میبینید یا بزرگتر؟ - تنها زمانی که با خودتان در تماس باشید، می توانید از پنهان شدن در پشت ماسک دست بردارید - و از دنبال کردن اهدافی که واقعاً نمی خواهید دست بردارید.

2. آنچه را میخواهید تصور کنید

چگونه زندگی مورد نظر خود را خلق کنید؟ اکنون که فهمیدید در حال حاضر کجا هستید - و چه چیزی باعث می شود احساس شادی و رضایت داشته باشید - می توانید تصور کنید که چگونه زندگی مورد نظر خود را بسازید. برای کشف زندگی رویایی خود از روش - صندلی گهواره ای - استفاده کنید. تصور کنید 90 ساله هستید و روی صندلی راک خود نشسته اید و به زندگی خود نگاه می کنید. شاید شما به نوه های خود در مورد تمام ماجراهای خود و درس هایی که آموخته اید بیاموزید.

تصور کن از همه بیشتر، به چه چیزی افتخار میکنی؟ بزرگترین حسرتت چیست؟ آیا چیزی هست که آرزو می کردی به آن دست می یافتی یا وقت بیشتری نسبت به چیزی که رویش گذاشته ای میخاست؟ این پشیمانی ها و موفقیت ها را در نظر بگیرید و آنها را به عنوان اهداف خود تجسم کنید. شما از نظر ذهنی شروع به ایجاد زندگی مورد نظر خود می کنید. کلید تجسم این است که با آن به گونه ای رفتار کنید که انگار قبلاً اتفاق افتاده است. از کلمات عملی مانند "من هستم" و "من می توانم" استفاده کنید. من تناسب اندام و سالم هستم. من رئیس خودم هستم. من می توانم در هر رویداد مهم برای خانواده ام شرکت کنم.و دید خود را به وضوح کامل کنید.

3. تصمیم بگیرید

برای خلق زندگی که می خواهید، باید تصمیم بگیرید که آن را بیش از هر چیز دیگری میخواهید! - و باید واقعاً باور داشته باشید که می توانید به آن دست یابید. افراد موفق معمولا دارای چیزی هستند که به آن منبع کنترل داخلی می گویند. این به این معنی است که آنها باور دارند در زندگی خود هر چیزی که بتوانند تصورش کنند میتوانند داشته باشند. شما انتخاب می کنید که چگونه به شرایط خود واکنش نشان دهید. شما حتی احساس خود را انتخاب می کنید. این یک ذهنیت قدرتمند است که شما را در صندلی راننده قرار می دهد.

همچنین باید رویاهایتان را اولویت بندی کنید. ممکن است لازم باشد احساس گناه را از خود دور کنید که سایر بخش‌های زندگی‌تان را از شر آن خلاص کنید. ممکن است مجبور شوید تغییرات اساسی در زندگی خود ایجاد کنید. ممکن است فکر کنید، "هنوز وقتش نرسیده!" - تیم فریس در کتاب پرفروش خود به نام هفته کاری 4 ساعته می گوید: «شرایط هرگز عالی نیستند. "روزی" بیماری است که رویاهای شما را با خود به گور می برد." معنی: زمان هرگز مناسب نخواهد بود. از آن عبور کنید و تصمیم بگیرید که این کار را انجام دهید.

4. عمل کنید و زندگی خود را بسازید

یک تصمیم واقعی زمانی واقعیست که شما اقدام جدیدی انجام بدهید. اگر اقدامی انجام نشود، واقعاً تصمیمی نگرفته‌اید. در زمره افرادی نباشید که به یک زندگی معمولی رضایت می دهند. وقت آن است که خود را به یک شاهکار تبدیل کنید. برای ایجاد زندگی که می خواهید، باید شکاف بین جایی که هستید و جایی که می خواهید باشید را پر کنید.

اهداف تعیین کنید. روی برگه انها را بنویسید. یا آن را با یک دوست در میان بگذارید. نوشتن یا گفتن اهداف با صدای بلند، مغز شما را فریب می دهد تا فکر کند آنها قبلاً اتفاق افتاده اند. سپس وقتی به آنها دست می‌یابید، عضلات احساسی و فکری شما برای رسیدن به اهداف بعدی قوی تر خواهد شد. مغز خود را آموزش دهید تا انتظار موفقیت را داشته باشد تا منجر به موفقیت بیشترتان شود.

اهداف خود را به کارهای کوچک روزانه تقسیم کنید. آیا می خواهید به آزادی مالی برسید؟ بهتر است شروع به پیگیری بودجه خود و یادگیری در مورد سرمایه گذاری کنید. آیا می خواهید شرکت خود را راه اندازی کنید؟ به یک گروه مغز متفکر بپیوندید، یک مربی پیدا کنید یا شروع به ساخت یک وب سایت کنید. هر هدفی که به آن دست یابید منجر به ایجاد زندگی مورد علاقه شما خواهد شد.

5. باور کنید

ایجاد زندگی که می خواهید همیشه آسان نیست. نیاز های انسانی ما میتوانند ما را در ایده های غیر مولد گیر بیاندازند. ما در روابط ناموفق می مانیم زیرا راحتتر از ایجاد یک رابطه جدید هستند. ما در مشاغلی که از آن متنفریم می مانیم زیرا به حقوق ثابتی نیاز داریم. شکستن این الگوها مستلزم یک باور قوی به خودتان و نگاهتان به زندگیست.

نوشتن اهدافتان نه تنها آنها را به شما یادآوری می کند، بلکه به شما این امکان را می دهد که ببینید چقدر پیشرفت کرده اید. به یاد داشته باشید که موفقیت ها را جشن بگیرید - و از شکست ها درس بگیرید. محل بروز مشکل را مشخص کنید، اما روی آن نمانید و همیشه روی راه حل ها تمرکز کنید. رشد اعتیادآور است. پس از رسیدن به هدف، چرخه ای از موفقیت برای شما آغاز خواهد شد!