
رازهای طلایی در برخورد با دیگران: چگونه فکر کنیم و رفتار کنیم؟
چگونه میتوانیم در روابط خود، بدون وابستگی افراطی، در وصال با دیگران باشیم؟
وابستگی، چاقویی دو لبه است. از یک سو، میتواند پیوند عمیقی بین ما و دیگران ایجاد کند و از سوی دیگر، میتواند منجر به رنج و ناخوشی شود.برای رهایی از وابستگی افراطی، باید به این نکته توجه کنیم که معیارهای خودمان را در اولویت قرار دهیم. به جای اینکه منتظر وصال با فردی خاص باشیم، باید به دنبال کسی باشیم که با معیارهای ما همخوانی داشته باشد.
باور به اینکه خداوند بهترینها را برای ما رقم میزند، رمز رهایی از وابستگی است. وقتی به این باور برسیم، دیگر نیازی به چسبیدن به یک فرد خاص احساس نمیکنیم و میدانیم که در هر شرایطی، بهترینها برای ما رقم خواهد خورد.
رها کردن، کلید رهایی از وابستگی است. زمانی که فرد مورد علاقهی ما در زندگی ما نیست، باید او را رها کنیم و به مسیر خود ادامه دهیم. وابستگی به گذشته، فقط ما را از حال و آینده محروم میکند.
چگونه میتوانیم بدون خدشهدار کردن اختیار دیگران، بر رفتارشان اثر بگذاریم؟
شاید در نگاه اول، این سوال تناقضی به نظر برسد. چگونه میتوانیم بر رفتار کسی اثر بگذاریم، بدون اینکه اختیار او را نقض کنیم؟
پاسخ این سوال در قدرت باورها نهفته است. هر انسانی در مدار باورهای خود حرکت میکند. زمانی که ما باورهای خود را تغییر میدهیم، ناخودآگاه بر مدارمان اثر میگذاریم و این اثرگذاری، به طور غیرمستقیم، بر اطرافیان ما نیز تاثیر میگذارد.
به عنوان مثال، اگر ما باور داشته باشیم که لایق احترام و محبت هستیم، این باور در رفتار و گفتار ما نمود پیدا میکند و اطرافیان ما نیز ناخودآگاه با احترام و محبت با ما رفتار خواهند کرد.
توجه به قانون جذب نیز در این زمینه حائز اهمیت است. زمانی که ما به چیزی توجه میکنیم و آن را با تمام وجودمان میخواهیم، ناخودآگاه آن را به سمت خود جذب میکنیم.
بنابراین، برای اینکه بر رفتار دیگران اثر بگذاریم، نیازی به تلقین یا اجبار آنها نیست. کافیست که باورهای خود را تغییر دهیم و به خواستههای خود با تمام وجودمان توجه کنیم.