
وانفسای انتخاب رشته: قطبنمای خود را پیدا کنید!
همه ما در برههای از زندگی با چالش انتخاب رشته تحصیلی روبهرو شدهایم. دغدغهای که گاه امان از جانمان میگیرد و ما را در دریای تردید و بلاتکلیفی غرق میکند.
من نیز از این قاعده مستثنی نبودم. در دوران کنکور، بدون شناخت کافی از علایق و استعدادهایم، رشتهای را انتخاب کردم که در جامعه از جایگاه و اعتبار بالایی برخوردار بود. اما گذر زمان، گویی نقابی از فریب را از چهره این انتخاب کنار زد و حسی از پوچی و بیتفاوتی را در دلم جایگزین شور و اشتیاق اولیه کرد.
در این تاریکی مطلق، از خداوند یاری طلبیدم. گویی در اعماق وجودم، نجواهایی از میل به یافتن مسیر واقعی زندگیام به گوشم میرسید. شبهای قدر، در خلوت راز و نیاز، در دعاهایم از او خواستم که مرا به سوی سرنوشتی رهنمون کند که در آن بتوانم با تمام وجود به خلق و خدمت بپردازم.
و اینگونه بود که دریچهای از امید به روی من گشوده شد. با وجود اینکه در رشته تحصیلی فعلیام از نظر نمرات درسی در وضعیت مطلوبی قرار داشتم، اما عطش یافتن معنای واقعی زندگی، مرا به وادی کاوش و جستوجو رهنمون کرد.
در این مسیر، با پرسشهای متعددی روبهرو شدم: "آیا این رشته را خداوند برای من انتخاب کرده است؟" "آیا ادامه تحصیل در این رشته، مسیر درست زندگی من است؟" "اگر مسیر دیگری را برگزینم، چه سرنوشتی در انتظارم خواهد بود؟" در جستجوی پاسخ به این پرسشها، با افراد مختلفی مشورت کردم و نظرات و تجربیات ارزشمند آنان را چراغ راه خود قرار دادم.
یکی از دوستانم، با لحنی صمیمی و دلسوزانه، مرا به ریشهیابی این چالش رهنمون کرد. او معتقد بود که نظام آموزشی نامناسب، سهم بسزایی در سردرگمی و ناآگاهی بسیاری از جوانان در انتخاب رشته تحصیلی دارد. دوستان دیگری نیز بر این نکته تأکید داشتند که خداوند هرگز مسیر زندگی ما را از پیش تعیین نمیکند، بلکه قدرت انتخاب و ارادهی ما را در رقم زدن سرنوشتمان ستایش میکند.
در نهایت، به این درک عمیق رسیدم که هیچکس به جز خود من، نمیتواند قطبنمای مسیر زندگیام را در اختیارم قرار دهد. با این آگاهی، سفری پرمغز و پویا را آغاز کردم. به اعماق وجودم فرو رفتم و با دیدی عمیقتر به علایق، استعدادها و آرزوهایم نگریستم.
در این مسیر، از خود پرسیدم: "چه چیزی شور و اشتیاق را در وجودم برمیانگیزد؟" "چه فعالیتی مرا به وجد میآورد و غرق در لذت و رضایت میکند؟" "در چه زمینهای میتوانم با تمام وجود به دیگران یاری برسانم و در جهان اثری مثبت و ماندگار از خود به جای بگذارم؟" با پاسخ به این پرسشها، گویی پرده از راز وجودم برداشته شد. در اعماق وجودم، نغمهی عشق به ... رشته مورد علاقه خودم یعنی طراحی گرافیک به گوشم رسید.
در این لحظه، دریافتم که گمشدهی من در تمام این سالها، چیزی جز این نبوده است.با یافتن این گنج گرانبها، انگیزهای وصفناپذیر در وجودم شعلهور شد. تصمیم گرفتم با تمام توان به سمت آن پیش برم. با این امید که حرفهای من چراغی را برای تمام افرادی که مسیرشان را گم کرده اند روشن کند.