
خواست من یا اراده الهی؟ جبر یا اختیار؟
سلام و درود بر همهی یاران حقیقتجو! در این نوشتار، قصد داریم به یکی از عمیقترین و پرمناقشهترین مباحث در فلسفه و عرفان، یعنی مفهوم "خواست و اراده" بپردازیم. این موضوع، به خصوص در آیات قرآن کریم، به طرز ظریف و گاه متناقضنما مطرح شده است.
از یک سو، آیاتی مانند "وَ مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ" (آیه 30 سوره انسان) بر قدرت مطلق خداوند و حاکمیت اراده او بر ارادهی انسان تاکید میکنند. گویی انسان هیچ قدرتی در برابر خواست الهی ندارد و هر چه که خداوند مقدر کرده، همان رخ خواهد داد.
اما در مقابل، آیات دیگری مانند "إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَهٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا" (آیه 29 سوره انسان) بر اختیار آزاد انسان و قدرت او در انتخاب مسیر زندگی خود صحه میگذارند. این تناقض ظاهری، ذهن بسیاری از اندیشمندان و متکلمان را به خود مشغول کرده است. چگونه میتوان این دو دسته از آیات را با یکدیگر آشتی داد؟ آیا ارادهی انسان در برابر خواست الهی ذرهای اعتبار دارد؟
برای یافتن پاسخی شایسته، باید به ظرافتهای معنایی آیات و همچنین به آموزههای کلی قرآن کریم توجه کنیم. در درجه اول، باید به این نکته توجه داشت که ارادهی خداوند مطلق و بیقید و شرط است. خداوند بر هر چیزی توانا است و هر چه که بخواهد، به وقوع میپیوندد.
اما این به معنای نفی اختیار انسان نیست. خداوند انسان را موجودی مختار آفریده است که قدرت انتخاب دارد. انسان میتواند در چارچوب قوانین الهی، مسیر زندگی خود را برگزیند و برای سعادت یا شقاوت خود تلاش کند.
در واقع، ارادهی خداوند و اختیار انسان در تضاد با یکدیگر نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند. ارادهی خداوند، چارچوب و قواعد کلی زندگی را تعیین میکند، در حالی که اختیار انسان به او اجازه میدهد تا در این چارچوب، آزادانه عمل کند و سرنوشت خود را رقم بزند.
همانطور که در آیه 29 سوره انسان آمده است، قرآن کریم انسان را به "اتخاذ سبیل" یا انتخاب راه دعوت میکند. این نشان میدهد که انسان در انتخاب مسیر زندگی خود آزاد است و خداوند او را به اجبار به راهی خاص هدایت نمیکند. اما ارادهی انسان تا چه اندازه در هدایت و رستگاری او نقش دارد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که ارادهی انسان شرط لازم، اما نه کافی، برای هدایت و رستگاری است. انسان باید با ارادهی آزاد خود، راه حق را برگزیند و در مسیر آن قدم بردارد. اما این کافی نیست. هدایت و رستگاری نهایی، در گرو عنایت و رحمت الهی است. خداوند به بندگان خود که در مسیر حق تلاش میکنند، توفیق و یاری میرساند و آنها را به سوی سعادت ابدی رهنمون میشود.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که ارادهی خداوند و اختیار انسان دو عنصر جداییناپذیر در مسیر زندگی انسان هستند. ارادهی خداوند، چارچوب و قواعد کلی را تعیین میکند، در حالی که اختیار انسان به او اجازه میدهد تا در این چارچوب، آزادانه عمل کند و برای سعادت یا شقاوت خود تلاش کند