بیداری
صبحها که از خواب بیدار میشید به چی فکر میکنین؟
تا بحال دقت کرده اید؟
فکر میکنید اینکه چه فکری برای اولین بار بعد از بیدار شدن به ذهنتون میاد چقدر مهم باشه؟
مطمئنا جوابتون اینه که به مهمترین کارهای روزانه خودتون فکر میکنید.
اما مشکل از همینجا شروع میشه که ما باید تشخیص بدیم چه چیز مهمی رو باید سرلوحه کارمون قرار بدیم. (میدونید که منظور از کار همون استفاده از قانون جذبه)
زمانیکه از خواب بیدار میشید مغز مثل یه اسفنج عمل میکنه و شروع میکنه که به جذب ارتعاشات اطراف خودش. این ارتعاشات میتونه از هر چیزی به اون برسه.
تصور کنید شب قبل با همسرتون دعواتون شده و زدین یه بشقاب رو شکستین. وقتی برای صرف صبحانه هرچند مختصر به آشپزخونه تشریف میبرید و بقایای اون اتفاق رو میبینید اولین ارتعاش بد رو مغزتون دریافت میکنه.
از این مثالها خیلی زیاده که همه ما می تونیم موارد زیادی رو عنوان کنیم.
اگه قرار باشه که هرچیز منفی و مضری رو ما به ذهنمون راه بدیم فکرشو بکنین که چه اتفاقی برای اون روز ما میافته.
اما نقطه مقابل این قضیه:
اگه صبح رو با یک موسیقی آرام که بتونه یه خاطره خوش رو براتون تداعی کنه، یا دیدن عکسی زیبا از یک گردش تفریحی با دوستانی عزیز و یا هرچیز دیگه مثبت و خوبی که براتون مفید باشه شروع کنین ببینید چه اتفاقی میافته.
میتونین به پول، به عکس ویلای رویاهاتون، به تصویر ماشین مورد علاقه، به عکس لباس گرون قیمتی که خیلی دوستش دارین و ... و ... و ... خیلی چیزهای دیگه نگاه کنید .
اول نگاه کنید و بعد کمی هم بهش فکر کنید. بهتون قول میدم که تا چند وقت دیگه ( ماه یا سال ) به همه اونها میرسید.
