تجربه ای که سالها پیش از بازی فراوانی داشتم!

به یادم می آید چند سال پیش با بازی فراوانی یا همان چک جادویی آشنا شدم. آن زمان همه خریدهایم را با قلم و کاغذ ثبت می‌کردم. حس بی‌نظیری داشتم که می‌توانستم هرچیزی را با تصوری ذهنی خریداری کنم.

من واقعاً به حقیقت آن ایمان داشتم! هر خریدی که انجام می‌دادم، از خداوند شکرگزار بودم و در کاغذم مینوشتم: 'سپاسگزارم بخاطر این کوله فوق‌العاده که امروز خریدم، چرا که بسیار جادار و دلنشین است!' یا 'از اقامت در هتل درجه‌یکی که امروز تجربه کردم واقعاً سپاسگزارم!'

مدتی گذشت و من تقریباً هرچیزی که به ذهنم رسید را به صورت ذهنی خریده بودم! حس عجیبی داشتم، گویی حس کمبود داخل وجودم خیلی کمرنگ شده بود.

حدود یک سال از زمان انجام اولین خریدم با این بازی میگذشت، من سرگرم زندگی شده بودم و دیگر ادامه نداده بودم!

 اما یک روز، هنگام مرتب کردن کتابخانه‌ام، چشمم به آن دسته چک‌ها افتاد که یک سال پیش با شوق و هیجان خواسته‌هایم را به صورت ذهنی در آن‌ها ثبت کرده بودم!

چنان اشکی در چشمانم جمع شد که نمی‌دانستم گریه کنم یا سجده کنم! اکثر چیزهایی که در آن زمان آرزوی داشتم، حالا واقعیت شده بودند! از کوله‌ای که بسیار دوستش داشتم تا تمام تجهیزات کوه‌نوردی‌ام، همه را تجربه کرده بودم! حتی بعضی از آن‌ها از آنچه در نوشته‌هایم ذکر کرده بودم بیشتر بودند!

یادم است یک سال پیش، تلفن همراه خوبی نداشتم و با یک دسته چک، یک گوشی پرچمدار خریده بودم! و حالا؟! حتی بالاتر از آن در دستانم بود! همه چیز به طرز عجیبی تغییر کرده بود و  آرزوهایی که داشتم، حالا در زندگیم بوده و من آن‌ها را  لمس می‌کردم!

سالها از آن تجربه شیرین گذشته و من از خداوند تشکر می‌کنم که باز هم مرا به این بازی هدایت کرده است. اکنون که این‌ها را می‌نویسم با یاری خدا، دوباره شروع می‌کنم و در روز نهم هستم... این بازی واقعاً معجزه‌آساست! البته از نظر من پشت هر معجزه علمی نهفته است!