
راز سلامتی جسم
همیشه میگیم که سلامتی جسم رو باید بطلبیم تا جذب ما بشه
حالا من یه سوال دارم از دوستان
اینکه اگه کسی ناخواسته یک درد و آسیبی رو برای خودش طلب کنه طوری که خودش نخواد اما بزور وارد ذهنش بشه ، و به سرش بیاد .
چطور باید جلوی این افکار منفیه قوی رو گرفت؟؟؟
تکرار عبارت تاکیدی سلامتی تکرار باعث میشه اون باور وارد ناخوداگاهت بشه وقتی ناخوداگاهت باور کنه ، باور خودش کار میکنه برات یعنی همیشه سلامتی حتی اگر نخوای چون وارد ناخوداگاهت شده
یا باور به موفقیت داشته باشی یعنی وارد ناخوداگاهت شده باشه بخوای نخوای دیگران بخوان یا نخوان تو فقط موفقی راهی نداری جز موفق شدن

باور به سلامتی داشتن من سالم نیرومندم

ببین بهروز جان لزوما اینطوری نیست بزار از خاطره خودم برات بگم من یه زمانی سنم که پایین بود ترس اینو داشتم بیرون که میرم نکنه یکی بخاد باهام دعوا راه بندازه و کتک کاری بشه دست خودمم نبود... مدام فکرش میومد توی سرم... ولی خوشبختانه یک ذره از این مورد هم تا به الآن اتفاق نیفتاده واسم...
این فکر مدام توی ذهنم بود تا این که یه راهی به ذهنم رسید: هر موقع این ترس میومد سراغم سریع خودمو به یه کاری مشغول میکردم تا ذهنم درگیر شه و فکر دعوا نیاد به سراغم ولی یادمه هیچ ویدیویی دربارش نمیدیدم و با هیچ کس دربارش بحث نمیکردم در نتیجه هیچ وقت هم این اتفاق نیفتاد
یه چیز جالب توی فیلم راز بود میگفت افکار مثبت خیلی سریع تر از افکار منفی جواب گوی افکار شما هستن یعنی اگه شما یه فکر منفی به ذهنتون برسه اونقدرا هم زود جواب نمیده... خیلی بیشتر باید دربارش بحث کنی و بهش توجه کنی تا نمونشو ببینی
بدون اگه دربارش بحث نمیکنی... دنبالش نیستی و فقط فکرش هست اوکیه... خوشبختانه این جهان ملانقطه ای نیست... این دنیا به کلیت کاره ادم پاسخ گوعه فقط هر سری که این ترس میاد به سراغت این جمله رو بگو:
"من تا زمانی که سپاسگذار خداوند بابت نعماتش هستم و روی خودم کار میکنم تن و بدنم سالمه" و همون موقع خودتو به یه کاری مشغول کن تا اون ترس دنباله دار نشه برات بهترینا رو آرزومندم بهروز جان

بهروز جان سلام برات آرزوی سلامتی میکنم :)
دقت کردی کسایی که فیلمای وحشتناک میبینن بیشتر از تاریکی میترسن؟ من قبلا خیلی از این دست فیلما میدیدم و فوبیای تاریکی و موجودات خیالی داشتم. نمیدونم چجوری بود اما ذهنم هر شرایطی رو وحشتناک جلوه میداد. تا اینکه اتفاقاتی پیش اومد که باعث شد مدتها از فیلم ها و تلویزیون به دور باشم. شاید باور نکنی اما بعد از یکسال شرایط عوض شد. دیگه حس میکردم ترسی از تاریکی ندارم و تخیلاتم چیزی برام نمیسازه! به راحتی حتی توی تاریکی محض خونه قدیمی یکی از آشنایان خوابیدم و به طرز عجیبی اصلا ذره ای ترس نداشت برام. (خونه ای که همه برای شایعه داشتن که یه چیزایی داره).
حرف من چیه؟ من میگم اگر میخای ترس ها یا شرایط ناخوشایند از بین بره سعی کن عامل ایجاد کننده یا تشدید کننده این موضوع رو پیدا کنی و اونو جایگزین با چیزایی بهتری کنی ... کم کم ذهنت دیگه از ساختن و خیال پردازیش دست میکشه و باورهای مناسب تری جایگزین این باورهای بیماری زا میشه ... وقتی هم باورهای ذهنیت راجع به سلامتی عوض بشه نتایجش رو به وضوح توی جسمت خواهی دید.
