
عشق زمینی یا عشق الهی؟ مسئله این است
در اعماق دنیای مجازی، دختری به نام "مهربان" با عشقی مجازی آشنا شد. این عشق مجازی، تمام وجود مهربان را فرا گرفت و او را به شدت به خود وابسته کرد. اما این وابستگی دیری نپایید و آن شخص مجازی، مهربان را رها کرد. مهربان که دختری درسخوان و فعال بود، از این جدایی به شدت متاثر شد. روحش زخمی و قلبش شکسته شده بود. دیگر از درس و زندگی لذت نمی برد و به شدت احساس کمبود می کرد.
اما مهربان تسلیم نشد. او به دنبال راهنمایی و کمک بود. در جستجوی خود، با پاسخ های ارزشمندی از افراد مختلف روبرو شد. یکی از این پاسخ ها، مهربان را به یاد این نکته انداخت که وابستگی به هر چیزی، آن را از ما دور می کند. او فهمید که نباید خود را به عشق مجازی وابسته کند و باید به دنبال عشق واقعی باشد.
پاسخ دیگری، مهربان را به سمت خودشناسی و عشق به خود هدایت کرد. او فهمید که برای یافتن عشق واقعی، ابتدا باید عاشق خود باشد.
مهربان با الهام از این راهنمایی ها، تصمیم گرفت زندگی خود را تغییر دهد. او شروع به تمرکز بر روی خود، نقاط قوت و توانایی هایش کرد. از خداوند سپاسگزار بود و به آینده امیدوار شد. مهربان از تنهایی هایش لذت می برد و با توجه به چیزهای خوب، حال خود را خوب نگه می داشت. او با خود هدیه می گرفت، به گردش می رفت و به دنبال علایق خود بود.
مهربان با گذشت زمان، اعتماد به نفس و عزت نفس خود را به دست آورد. او دیگر احساس کمبود نمی کرد و به جای وابستگی به دیگران، به خود تکیه می کرد. مهربان در این مسیر، درس های زیادی آموخت. او فهمید که عشق واقعی از درون انسان سرچشمه می گیرد و برای یافتن آن، نیازی به جستجو در دنیای مجازی نیست.
داستان مهربان، الهام بخش هر کسی است که در جستجوی عشق و خوشبختی واقعی است. این داستان به ما نشان می دهد که با تلاش و خودباوری، می توانیم بر هر چالشی غلبه کنیم و به عشق واقعی دست پیدا کنیم.